جدول جو
جدول جو

معنی لوت و عور - جستجوی لغت در جدول جو

لوت و عور
(تُ)
لوت و لندر. به تمام برهنه
لغت نامه دهخدا
لوت و عور
کاملا برهنه لوت و لندر
تصویری از لوت و عور
تصویر لوت و عور
فرهنگ لغت هوشیار

پیشنهاد واژه بر اساس جستجوی شما

تصویری از لوت و پوت
تصویر لوت و پوت
انواع خوردنی ها و طعام ها
فرهنگ فارسی عمید
تصویری از سوت و کور
تصویر سوت و کور
بی فروغ، بی رونق، ساکت و خاموش، بی سر و صدا، بی حال و نشاط
فرهنگ فارسی عمید
(لُ تُ)
لوت و لندر. مادرزا. بالتمام برهنه
لغت نامه دهخدا
(تُ)
بی مردم. بی آواز و سخن و جای خالی یاجایی ساکت و بی سروصدا. (یادداشت بخط مؤلف) : عروسی سوت و کوری بود، یعنی بی ساز و آواز و بی سر و صدا
لغت نامه دهخدا
(تُ)
خورشها. اقسام مطعوم. غذا. این لغت از توابع است به معنی اقسام خوردنیها و انواع طعامها و مأکولات و مشروبات. (برهان) :
عشق باشد لوت و پوت جانها
جوع از این روی است قوت جانها
شیرخواره کی شناسد ذوق لوت
مر پری را بوی باشد لوت و پوت.
مولوی.
لوت و پوت خورده را هم یاد آر
منگر اندر غابر و کم باش زار.
مولوی.
که بخور این است ما را لوت و پوت
نیست او را جز لقأاﷲ قوت.
مولوی.
ز هر سو به دست آورد لوت و پوت
به شادی برآرد ز انده دمار.
ابن یمین
لغت نامه دهخدا
تصویری از سوت و کور
تصویر سوت و کور
بی آواز و سخن و جای خالی، ساکت و بی سر و صدا
فرهنگ لغت هوشیار
خوردنی (بانواع) اقسام خوراک: شیرخواره کی شناسد ذوق لوت مر پری را بوی باشد لوت و پوت (مثنوی. نیک. 102: 2)
فرهنگ لغت هوشیار
تصویری از سوت و کور
تصویر سوت و کور
((تُ))
کساد، بی رونق، بی سر و صدا، ساکت
فرهنگ فارسی معین
تصویری از لوت و پوت
تصویر لوت و پوت
((تُ))
انواع طعام های لذیذ
فرهنگ فارسی معین